آداب دعاوزمینه های استجابت
آدرس وبلاگ تحلیلی-تحقیقی اسjاد علی اکبر داراب کلائی vareson-asia98-ir


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 229
بازدید هفته : 239
بازدید ماه : 3299
بازدید کل : 190560
تعداد مطالب : 1056
تعداد نظرات : 314
تعداد آنلاین : 1

 ابزارهای زیبا سازی برای سایت و وبلاگ گالری تصاویر سوسا وب تولز





در اين وبلاگ
در كل اينترنت


تعبیر خواب آنلاین


استخاره آنلاین با قرآن کریم


بسم الله الرّحمن الرّحیم     اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً.     اللهم صلّ علی محمّد وآل محمّد و عجّل فرجهم     جهت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) صلوات    التماس دعا    دریافت کد از: ابزار وب ارایه دهنده انواع ابزار وبمستر و...


http://shomalgardi.com/wp-content/uploads/2015/03/adab-doa-doa-kardan-mostajab-hodan-doa.jpg

دعا که در فارسی به آن نیایش گفته می شود، نوعی رابطه خاص میان انسان و خداست که در قالب پرسش و درخواست مطرح می شود؛ چون دعا در لغت به معنای درخواست و پرسش از دیگری است که در بیشتر موارد درخواست شونده در موقعیت بالاتر و برتری قرار دارد. (معجم الفروق اللغویه ص534) البته واژه عربی دعا در معانی عبادت و استغاثه است (لسان العرب) در قرآن برای بیان مقاصدی غیر از درخواست از خداوند، چون حمد و ثنای الهی نیز به کار رفته که درخواستی در آن مطرح نمیشود. بخشی از ادعیه ماثور از امامان معصوم(ع) از قبیل حمد و ثنای الهی و توصیف و تعظیم و تسبیح خداوند است. بیشترین کاربرد واژه دعا در فرهنگ اسلامی و قرآنی و حتی ادعیه ماثور، همان بیان حوائج و درخواست های مادی و معنوی از طلب نعمت دنیوی، رفع و دفع بلا و مصیبت گرفته تا درخواست عفو و رحمت و مغفرت را شامل می شود

پیشینه دعا
تاریخ دعا را میتوان با پیدایش انسان قرین دانست، آن زمان که بشر توان تصور یک مبدأ نامتناهی و قدرت مطلق را نداشته و به اشتباه به بتها پناه میبرده و از آنها یاری می جسته و زندگی پرماجرای خود را با امیدواری به مبدأ ناشناخته چیره بر همه قدرت ها توأم می ساخته. آری، راز نهاد هستی، ارتباط محض با خالق هستی است. از این رو، فرمود: و ان من شیء الاّ عندنا خزائنه و ما ننزله الاّ بقدر معلوم (حجر21) هیچ چیزی در عالم نیست جز آنکه گنجینه های آن نزد ماست، ولی ما از آن بر عالم خلق به جز به قدر معینی که مصلحت است، فرو نمی فرستیم. و ان یشأ یذهبکم و یأت بخلق جدید (ابراهیم9) اگر بخواهد نسل شما آدمیان را در زمین نابود میکند و خلقی دیگر می آورد. محققان از این درخواست باطنی به دعای تکوینی یاد کرده اند. کودکی که از مادر متولد میشود، با زبان حال از خدای مهربانش غذای متناسب با لب و دهان و حلقوم و دستگاه گوارش کودکانه خود طلب میکند؛ چنانکه هرکس دیگر نیز متناسب با سیستم خلقت خود، تکویناً غذا و لباس و دوا و احتیاجات دیگر را درخواست میکند و خداوند در پاسخ همین دعا و سؤال تکوینی، میفرماید: و آتاکم من کل ما سألتموه(ابراهیم34) از هرچه درخواست کنید، به شما ارزانی داشته. بنابراین، نهاد هستی در اصل وجود خود و در جمیع حالت ها و حاجت هایش لحظه ای از دعا جدا نیست و وجود دعا از لوازم حتمی و ضروری که همه مخلوقات از آن برخوردار و به آن مفتخرند.

اقسام دعا

1- دعای لفظی دعای لفظی به درخواست زبانی که با درخواست قلبی همراهی ندارد، دعای زبانی گفته می شود. به لحاظ این که در مصداق خارجی، ماهیت دعا بر لقلقه زبانی صادق نیست، فرد راستین دعا محسوب نمیشود و چنین کسی فقط در حد زبان به دعا مبادرت ورزیده و نباید به اجابت دعای خود دل ببندد: با کدامین روی، چون دل مرده ای رو به سوی آسمان ها کرده ای؟(مثنوی)
2- دعای مصداقی دعایی است که در آن زبان با قلب همراه بوده. این نوع دعا، مصداق راستین و حقیقی دعا بوده و به اجابت بسیار نزدیک. البته گاهی ممکن است ظاهراً اجابت نشود، با این همه عبادتی است که اجر قطعی بر آن مترتب است و تأخیر در اجابت فقط از مصلحتی برخاسته که خداوند متعال بر اسرار آن آگاه؛ چنانکه امیرمؤمنان(ع) در سفارش خود به امام حسن(ع) و ربّما سألت الشیء فلا تؤتاه و أوتیت خیراً منه عاجلا أو آجلا،أو صرف عنک لما هو خیر لک، فلربّ أمر قد طلبته فیه هلاک دینک لو أوتیته (نهج البلاغه نامه13) چه بسا از خداوند متعال چیزی را درخواست می کنی که به تو عطا نمیکند، ولی در عوض آن خیر دنیایی یا آخرتی دیگری به تو میرساند. آن چیز از تو منع شده، زیرا خیر تو در آن نبوده؛ چه بسا امری را طلب میکنی، ولی نمیدانی که اگر بدان برسی هلاک دین، نصیب تو خواهد شد.

آیا دعا امری ضروری و لازم است؟

آیه کریمه قل ما یعبؤا بکم ربی لولا دعاؤکم فرقان77) ای رسول ما! به امت بگو که اگر دعای شما نبود، خدا به شما توجه نمی کرد. ناظر به همین معناست؛ یعنی دعا یگانه راه ارتباط بندگان با مبدأ بوده و تنها وسیله ای است که خداوند متعال برای ارتباط با خود مقرر فرموده؛ مجموعه دعاهای مأثوره و نقل شده از معصومین(ع)، رابطه ای میان خلق و خالق برقرار میکند که اگر این ارتباط و توجه به مبدأ نباشد، خدای منان عنایت خاص خود را قطع خواهد کرد و در این صورت، بندگان استعداد پذیرش این عنایت را از دست داده و مقتضای رحمت الهی را از کف میدهند. قرآن این حالت را نوعی «استکبار» میداند، آن هم از موجودی که تکویناً هیچ حیثیتی جز حیثیت ربط و بندگی ندارد، آنجا که میفرماید:

1. و قال ربکم ادعونی استجب لکمان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین (غافر60) و پروردگار شما فرمود که مرا بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم. کسانی که از پرستش من گردن کشی میکنند، به زودی با خواری داخل جهنم خواهند گردید. البته از چنین موجودی این حالت آن چنان قبیح و زشت است که قابل وصف نمیباشد؛ بطوری که حضرت رب با صراحت اعلام فرموده که چنین افرادی مورد بی اعتنایی و قطع مراحم خداوندی خواهند بود.

2. و یهدی الیه من ینیب شوری13) و خداوند هر که را که به تضرع و دعا به بارگاه او باز آید، هدایت مینماید.
3. و ما یتذکر الا من ینیبغافر13) و متذکر نشوند مگر آنان که دایماً رو به خدا دارند.
4. و الذین اجتنبوا الطاغوت ان یعبدوها و انابوا الی الله لهم البشریزمر17) و آنان که از پرستش طاغوت دوری جستند و به درگاه خدا با توبه و انابه بازگشتند، آنها را بشارت و مژده رحمت است. این آیات بیانگر دو مسئله است: یکی حلول عذاب و وعیدهای سخت برای ترک دعا و دیگری هدایت و رشد و عنایت فوق العاده حضرت حق به دعا کنندگان. هم چنین در این زمینه، روایات بسیاری در کتابهای روایی وارد شده که همه جوانب و نکات مسئله را روشن ساخته و برای هیچ گرفتار و درمانده ای عذری باقی نگذاشته. امام صادق(ع) : ان عندالله عزوجل منزله لاتنال الا بمسأله در نزد خداوند مقامی هست که فقط به واسطه دعا میتوان به آن رسید. نیز از امام علی(ع) : ادفعوا امواج البلاء بالدعاء؛2 امواج بلا را با دعا از خود دور کنید.

آداب دعا کردن:

1-وضو: کسی که می‌خواهد دعا کند اول وضو بگیرد، خدا نور است، وضو نور است وضو راه ورود است. امام جعفر صادق(ع) فرمود؛ خدا می‌فرماید اگر کسی حاجتی داشته باشد اگر وضو نداشته باشد به من جفا کرده، اگر وضو بگیرد و دو رکعت نماز نخواند به من جفا کرده، اگر وضو داشته باشد دو رکعت نماز بخواند و دعا نکند به من جفا کرده. ولی اگر وضو داشته باشد دو رکعت نماز بخواند و دعا کند و من به او ندهم من به او جفا کرده‌ام.

2-سجده: امام جعفر صادق(ع): بنده سر به سجده بگذارد و بگوید یا رب یا رب... تا آنجا که نفسش راه بدهد. خدا می‌گوید: لبیک ... و سجده بالاترین کرنش را دارد. اگر انسان بداند چه کسی به او احسان کرده به فطرت خود باز می‌گردد. اشکال ما این است که او را نمی‌شناسیم (خدا را) اگر خود را می‌شناختیم پی می‌بردیم که چه کسی به ما احسان کرده و به او می‌رسیدیم الانسان عبید الاحسانانسان فطرتش این است که هرکس به او نیکی کند خود را بنده‌ او می‌داند.

3-صدقه: اگر پول نمی‌دهی یک کار خیری انجام بده، اگر نمی‌توانی پول بدهی، نمی‌توانی کار خیری را انجام بدهی حداقل ذکر بگو. یک یا الله بگو و به یاد خدا باش و دعا کن. اینها معارف ماست که در جهت رشد عبد است و اطاعت خدا. رابطه است بین ا جابت دعا و اطاعت.دعا و درجات اجابت دعا بستگی دارد به درجات اطاعت خدا.

4-روزه: روایات از پیامبر(ص) داریم که روزه ‌دار دعایش اجابت می‌شود و امام حسن(ع) می‌فرماید بهترین وقت اجابت دعا هنگام افطار است برای روزه دار و پیامبر(ص) می‌فرمایند : خواب روزه‌دار عبادت است، سکوتش ذکر است و تسبیح خدا و دعایش مستجاب است اگر برای فرمان الهی باشد. و ماه مبارک رمضان موقعیت خوبی است.

5-دعا درحق دیگران: شخصی می‌خواهد دعا کند می‌بیند که وضعیت خوبی ندارد، گناه و معصیت او را فرا گرفته، خدا می‌فرماید با زبانی دعا کنید که گناه نکرده باشید. خدا وحی ‌کرد به حضرت موسی (ع)با زبانی دعا کن که با آن زبان عصیان مرا نکرده باشی. موسی(ع) گفت: این زبان را از کجا بیاورم؟ گفت: با زبان غیر دعا کن. چون گناه مانع بود و اطاعت مقتضی بود پس دیگری را بگو دعایت کند و تو دیگری را و این را خدا خودش یاد داده است. دعا برای وسعت رزق دیگران باعث می‌شود که خودت وسعت رزق پیدا کنی.

6-دعاهای دسته جمعی: اجتماع کنید و از سه نفر تا 40 نفر. یکی از رموز کار این است که برای یکی که دعا می‌کنیم بقیه آمین می‌گویند، کافی است که یک نفر دعایش برآورده شود و این پیوسته انجام می‌شود برای دیگران و هرچه تعداد بیشتر باشد بهتر است.

اولویت دعا برای همسایگان امام حسن(ع)فرمود: در شب جمعه ای مادرم فاطمه زهرا(س) را دیدم که در محرابش به عبادت برخاست و پیوسته به رکوع می رفت و سجده میکرد تا سپیده صبح دمید. و در این حال هم چنان برای زنان و مردان مؤمن، و دوستان و همسایگان دعا میفرمود. عرض کردم: مادر جان! همان گونه که برای دیگران دعا کردید، چرا برای خود دعا نمیکنید. فرمود: ای فرزندم! باید اول برای همسایگان و خواهران و برادران دینی دعا کرد، و سپس برای اهل خانه خویش فقالت: یا بنی!الجارثم الدار بحارالانوار ج43 ص 81

جایگاه و اهمیت دعا و توجه به خداوند شرایط دعا کننده
1- عبودیت
مقام عبودیت و بندگی، نیاز دایمی خود را نسبت به خلق خود بشناسد؛ یعنی به مقام خود آگاه بوده و بداند که فقیر مطلق است و غنی مطلق او است. امام سجاد(ع): چگونه بنده از پروردگار خود بی نیاز میگردد؟! آقای من، پیوسته بر نیاز من به تو افزوده میشود و همواره بر بی نیازی تو از من افزوده میشود. از وی همه مستی و غرور است و تکبر و از ما همه بیچارگی و عجز و نیاز است. از چشمه بلاغت امیرالمؤمنین(ع) نیز در مناجات این کلمات جاری گردیده : خدایا! همین عزت برای من کافی است که بنده تو باشم و همین فخر برای من کافی است که تو پروردگار من باشی. تو همان گونه که من می خواهم هستی، پس مرا همان گونه که دوست داری، بگردان.

2-باور به قدرت الهی شرط دوم این است که خدای خود را به وصف بی نیازی مطلق بشناسد بداند که خدا بر اسرار درونی او آگاه و در برآوردن نیازهای او تواناست و هیچ چیز در برابر قدرتش مانع نخواهد بود. پیامبر اکرم(ص) در یکی از جبهه های جنگ در دامنه کوهی مشغول استراحت بودند. یکی از مشرکان با استفاده از این فرصت،خود را به آن حضرت رساند و با شمشیر آخته بر بالای سر آن حضرت ایستاد و گفت: من ینجیک الان؟ اکنون چه کسی تو را نجات می دهد؟ حضرت بی درنگ فرمودند: ربی و ربک؛ پروردگار من و تو. یعنی بین سر من و لبه تیز شمشیر تو قدرتی هست که تو آن را نمی بینی. آن مشرک که به این باورها معتقد نبود، پوزخندی زد و شمشیر خود را پایین آورد تا ضربه ای بر حضرت وارد کند، ولی با عکس العمل به موقع پیامبر شمشیر از دست او به طرفی پرتاب شد. آن گاه حضرت شمشیر از نیام کشید و فرمود: من ینجیک منی؟ آن مشرک پاسخ داد: کرامت تو، زیرا انسانی بزرگوار هستی! آن گاه حضرت از کشتن او صرف نظر کرد.

3-توجه به قرب الهی شرط سوم برای دعاکننده آن است که بداند خداوند متعال از همه کس به او نزدیک تر است، زیرا و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب (بقره186) هرگاه بندگانم درباره من پرسیدند بگو من نزدیکم.و نحن أقرب الیه من حبل الورید(ق61) ما از رگ گردن به او نزدیکترم ان الله یحول بین المرء و قلبه انفال42) خداوند میان انسان و قلب او حایل میگردد و از خود او به او نزدیک تر است. امیرالمؤمنین(ع) در دعای روز شنبه می گوید: با توسل به رحمت گسترده تو که همه چیز را فراگرفته، به درگاه تو نزدیکی میجویم و تو، ای پروردگار من! جایگاهم را می بینی و از ضمیرم آگاهی و راز دلم را می دانی و حالم بر تو پوشیده نیست و تو از رگ گردن به من نزدیک تر هستی.

4-اخلاص شرط چهارم داشتن اخلاص در دعاست؛ یعنی فقط خدا را بخواند و کس دیگری را شریک او قرار ندهد فادعوا الله مخلصین له الدین (غافر41) پس با اخلاص در اعمال عبادی، تنها خدا را بخوانید. بر این پایه، بنده نباید توهم کند که دیگران در بجا آوردن حاجت او کمترین اثری دارند، بلکه تنها خداوند متعال یگانه فریادرس او است و با قلب آماده، همچنان بر درگاه آن یگانه معبود، زبان به ابراز نیازهای خود گشاید و هر راز مکنون و مستوری که دارد، با او در میان بگذارد و از اسباب ظاهری قطع امید کند و توجه داشته باشد که اگر از اسباب ظاهری اثری به ظهور می رسد، مؤثر و تأثیرگذار واقعی فقط خدا است. أمن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوءنمل26) آیا کسی هست که دعای درمانده و بیچاره را مستجاب کند و گرفتاری او را برطرف سازد؟! زیرا غیرمضطر نمی فهمد که کار دست چه کسی است، اما مضطر میداند که اول و آخر خدا است و غیر از او هیچ نیست. موحد نیز غیر را فقط مجرای فیض می بیند و می داند که خدا او را واسطه انجام کار قرار داده است. مضطر کسی است که هیچ راهی برای تکیه خود نبیند! نه به خودش، نه به قوم و خویشش، نه به دوستانش، نه به همسایه اش، نه به مقامش؛ به هیچ جا تکیه نکند. وقتی به هیچ جا تکیه نکرد، وقتی مضطر شد، خدا دعای او را مستجاب می کند. نه حتماً انسان در دریا باید غرق بشود، نه! حالا هم که اینجا نشسته است، اگر این حال برای او پیش آمد و هیچ عاملی مشکل او را حل نمی کند؛

5. طلب حقیقی شرط پنجم، خواسته اش طلب حقیقی باشد؛ نه آن چنان که امری را طلب کند، ولی آنگاه که نصیب او شد، از آن صرف نظر کند. یا آن که فقط با زبان ظاهر سخن بگوید، یعنی دل با زبان سر موافقت نداشته باشد؛ مانند کسی که به ظاهر از خدا هدایت می خواهد، ولی ملتزم به آن نیست و هیچ گونه کاری که مفید در هدایت او است، انجام نمی دهد. امیرالمؤمنین(ع) : اللهم اغفرلی ما تقربت به الیک بلسانی ثم خالفه قلبی؛ خدایا! آنچه را که با زبان به درگاهت نزدیکی جستم ولی با قلب خود با آن مخالفت نمودم، بیامرز

6.ادب دعا شرط ششم دعا کننده ادب است؛ یعنی با کمال خضوع و رعایت تمام جوانب بندگی، دست به دعا بردارد. امام صادق(ع): آداب دعا را رعایت کن و ببین چه کسی را می خوانی؟ و از چه کسی می خواهی؟ و برای چه می خواهی؟ و عظمت و بزرگواری خدا را به خاطر آور و با دیده دل، آگاهی و اطلاع او بر ضمیر و باطن خود و آنچه را که در دل او نهفته است خواه حق باشد و یا باطل مشاهده کن و راه نجات را از هلاکت بازشناس تا از خداوند متعال آنچه را که باعث هلاکت تو است به گمان آن که منجی تو است طلب نکنی.

نمونه هایی از ادب پیامبران(ع)

1. حضرت مسیح(ع) :و اذقال الله یا عیسی بن مریم أأنت قلت للناس اتخذونی و أمی الهین من دون الله قال سبحانک ما یکون لی أن أقول ما لیس لی بحق ان کنت قلته فقد علمته مائده116): ای عیسی پسر مریم! آیا تو به مردم گفتی من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟ حضرت عیسی عرض میکند: منزهی تو، برای من سزاوار نیست که درباره خویش چیزی را که حق من نیست، بگویم. اگر آنرا گفته باشم، قطعاً آنرا میدانی. سبحانک زیرا مطلبی شنید که نسبت دادن آن به خداوند متعال جایز نبود و ادب چنین اقتضا میکرد که در چنین جایی مبادرت به تسبیح نماید. یعنی نگفت؛ من این کار را نکرده ام.

اولاً: این نفی یک نوع تکذیب است که خود خارج از ادب است. ثانیاً: این آیه شریفه این نکته را به ما می آموزد که وقتی عبد بر درگاه حضرت ربوبی می ایستد، نباید کلامی که خلاف ادب مقام ربوبی باشد از او سر زند. از این رو، بنده باید جانب عبودیت خویش و ربوبیت خدا را به خوبی درنظر داشته باشد. اتفاقاً یکی از فواید دعا همین است که بندگان بیاموزند با خداوند متعال چگونه سخن بگویند و مقام تخاطب رب و عبد چگونه باید باشد.
۲.حضرت آدم(ع) حضرت آدم(ع)، پس از آن که مبتلا به شجره منهیه درخت ممنوعه شد و مخاطب به خطاب ألم أنهکما عن تلکما الشجرهاعراف22) آیا شما را از تناول این درخت نهی نکردم؟ گردید، با همسرش در مقام دعا برآمد که ربنا ظلمنا أنفسنا و ان لم تغفر لنا و ترحمنا لنکونن من الخاسرین اعراف32)خدایا! ما بر خویش ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشی و به ما رحمت و رأفت نفرمایی، سخت از زیانکاران بوده ایم. حضرت آدم و حوا(ع) هرگونه ظلم و قصور و خسران را به خود نسبت داده و هر نوع رحمت و نجات را به خداوند متعال منسوب نموده اند.
۳.حضرت ابراهیم(ع) حضرت ابراهیم(ع) آن گاه که در مقام احتجاج با مشرکان برآمد و خدای خود را ستود، گفت: خدای من کسی که: الذی خلقنی فهو یهدین¤ و الذی هو یطعمنی و یسقین¤ و اذا مرضت فهو یشفین¤ و الذی یمیتنی ثم یحیین¤ والذی أطمع أن یغفر لی خطیئتی یوم الدینشعرا82-87) آن کس که مرا آفریده و راهنمایی ام میکند و آن کس که به من خوراک میدهد و سیرابم میکند و هنگامیکه بیمار میشوم مرا درمان میکند و آن کس که مرا میمیراند و سپس زنده ام میگرداند و آن کس که امید دارم روز پاداش، گناهم را برمن ببخشاید. در این جا حضرت ابراهیم(ع) هدایت را به خداوند نسبت داد و قبول هدایت را به خود؛ اطعام را به او نسبت داد و گرسنگی و عطش را به خود؛ مرض را از خود دانست و شفا را از او؛ مرگ را به خود نسبت داد و زندگی را به او. خطیئه را نیز از خود دانست و مغفرت را به او نسبت داد. سپس،

حضرت به حال دعا درآمد و عرض کرد رب هب لی حکماً و ألحقنی بالصالحین¤ و أجعل لی لسان صدق فی الآخرین¤ وأجعلنی من ورثه جنه النعیم¤ و أغفر لأبی انه کان من الضالین¤ ولا تخزنی یوم یبعثونشعرا38-78) بارالها! مرا بر این مشرکان فرمانروایی ده و به بندگان صالح خود ملحق ساز و نامم را بر زبان اقوام آینده نیک و سخنم را دلپذیر گردان و مرا از وارثان بهشت پرنعمت قرار ده و از عمویم درگذر که وی سخت از گمراهان بود و مرا در آن روزی که خلق را از قبرها برمی انگیزی، رسوا مگردان! حضرت ابراهیم(ع) با این کلمات همه کمالات را از خداوند متعال درخواست نموده و خود را از آنها تهی دانسته و به خداوند بزرگ نسبت داده است.

مراتب و مقامات دعا کنندگان

1- درخواست همه خواسته ها از خدا امیرالمؤمنین(ع) در مناجات با خدای عزوجل عرض می کند: معبودا! هر دلتنگی به درگاه تو پناه می آورد و هر اندوهگینی به تو امید دارد. معبودا، عابدان پاداش فراوان تو را شنیدند تو بیمناک گردیدند و زاهدان رحمت گسترده ات را شنیدند و قناعت پیشه کردند و روی گردانان از تو، بخشش تو را شنیدند و بازگشتند و مجرمان آمرزش گسترده ات را شنیدند و به تو آزمند گردیدند و مؤمنان گذشت بزرگوارانه و نیکی های لطف آمیز تو را شنیدند و به تو متمایل شدند، به حدی که ای مولای من! گروه های بندگان در درگاه تو ازدحام نمودند و صدای بلند آنان در همه سرزمین ها برای دعا به درگاهت بلند گردید و هر کدام آرزویی دارد که موجب شده است نیازمند به درگاه تو روی آورد.
2- درخواست برای امتثال امر خدا در این مقام، شخص دعاکننده می داند، که خداوند متعال دوست دارد بندگانش بر درگاه او به دعا بنشینند، ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرینغافر60) مرا بخوانید تا دعای شما را استجابت نمایم. آنان که از عبادت من گردنکشی کنند، به زودی با خواری وارد آتش جهنم خواهند شد. از این رو، دعاکننده فقط برای امتثال امر خداوند دست به دعا برمی دارد و از خداوند خود همیشه راضی است و کاری به اجابت دعای خود ندارد؛ اگر پذیرفت، خود مزید عطای الهی است و اگر اجابت ننمود، حتماً صلاحی در کار بوده که معبود و خالق حکیم برای بنده خود در نظر گرفته است. حافظ! وظیفه تو دعا گفتن است و بس در بند آن مباش که نشنید یا شنید
3- واگذار کردن حاجت خود به خدا و عدم درخواست آن از خدا
این مرتبه، مقام کسی است که درخواست خود را به خواست محبوب واگذار کرده است، لذا لب فرو بسته و آگاهی او از حال من کفایت از درخواست می کند. را وظیفه خود دانسته و به کلام امام حسین(ع) در دعای «عرفه» تمسک جسته است که فرمود: الهی، اغننی بتدبیرک لی عن تدبیری، و باختیارک لی عن اختیاری؛ معبودا! با تدبیر خود مرا از تدبیرم و به واسطه گزینش خود مرا از گزینشم بی نیاز گردان. آگاهی او از حال من کفایت از در خواست می کند.
4- عدم درخواست حاجت به دلیل حتمی بودن قضای الهی این مرتبه، مقام کسی است که هیچ گونه خواسته ای ندارد، زیرا به سرقدر و اسرار هستی واقف، به نظام قضای حتمی الهی بصیر و به آنچه گذشته و آنچه می آید آشنا است. در حقیقت، این نظام، ویژه امامان معصوم و پیامبران اولوالعزم ع است.
5- مطلوب فقط خدا این مقام، مرتبه ای است که بنده از خدا فقط خدا را می خواهد و جز او چیزی نمی طلبد.
6- فراتر از آنچه بر ذهن می گذرد این مقام، مرتبه کسی است که درخواست منک أطلب الوصول الیک از تو می خواهم که مرا به خود برسانی. درباره او مستجاب شده و به مقامی رسیده که به ذهن کسی خطور نمی کند که آن مقام را درخواست نماید؛ همان گونه که در زیارت «جامعه» آمده است: خداوند شما را به عالی ترین مقام گرامی داشته شدگان و بالاترین مرتبه مقربان و برترین درجه پیامبران مرسل نایل گرداند؛ به طوری که هیچ کس از توان پیوستن بدان و یا تفوق بر آن را نداشته و هیچ یک از پیشی گیرندگان نتواند بدان پیشی گیرد و هیچ کس طمع ادراک آن را نداشته باشد. به حدی که هیچ فرشته مقرب و پیامبر مرسل و صدیق و شهید و عالم و جاهل نماند... جز آن که آنان را با مقام بزرگ شما آشنا گردانید. این مقام ویژه معصومان ع می باشد.

اهمیت دعا

دعا مایه آرامش از اموالشان زکات بگیر، تا بدین وسیله پاکشان کنى و (اموالشان را) نمو دهى، و درباره آنان دعاى خیر کن که دعاى تو مایه آرامش آنان است، و خدا شنوا و داناست خذ من اموالهم صدقة تطهر هم و تزکیهم بها و صل علیهم ان صلوتک سکن لهم و الله سمیع علیم (توبه103)

هنگام زیان دعا مى کند: هنگامى که انسان را زیانى رسد، پروردگار خود را مىخواند و بسوى او باز مى گردد (زمر8) و اذا مس الانسان ضر دعا ربه منیبا
دعا براى بیماران امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوءآیا جز او کسى هست که دعاى بیچاره و درمانده را اجابت نماید و عذاب را بر طرف سازد. (نمل61)
دعا در پنهانى ادعو ربکم تضرعا و خفیهانه لا یحب المعتدین(اعراف55) خدا را به تضرع و زارى و در پنهانى بخوانید (و بر خلق ستم روا مدارید) که خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
تعقیب نماز فاذا قضیتم الصلوة فاذکروا الله قیاما و قعودا و على جنوبکم فاذا اطماننتم فاقیموا الصلوة ان الصلوة کانت على المؤ منین کتابا مؤ قوتا. و هنگامى که نماز را به پایان رسانیدید خدا را یاد کنید در حال ایستادن و نشستن و به هنگامى که به پهلو خوابیده اید، و هرگاه آرامش یافتید (و حالت خوب زایل گشت، نماز را به صورت معمول، انجام دهید، زیرا نماز وظیفه ثابت و معینى براى مؤ منان است . (نساء103)

ذکر صلوات راهی دیگر برای استجابت دعا

ذکر صلوات بر محمّد و آل محمد نشانه ادب در مقابل پیامبر اکرم(ص) و موجب استجابت دعاست. (نهج‌البلاغه کلمات قصار361) و در روایات دیگری آمده که دعایتان را با صلوات شروع و با آن ختم کنید، تا دعای شما بین دو دعای مقبول واقع شود و مستجاب گردد، زیرا خدا کریم‌تر از آن است که اوّل و آخر دعا را مستجاب کند و وسط آن را مستجاب ننماید (وسائل الشیعه 1137)

اطاعت خدا و اجابت دعا
سالی در مدینه خشکسالی بسیار شدیدی اتفاق افتاد. مردم برای نماز باران و دعا به صحرا رفتند. در لابلای جمعیتی که در صحرا بودند، مردی ژنده پوش که ظاهری ژولیده داشت و در گوشه ای به نماز ایستاده بود. نمازش را خواند و بعد از نماز دست به دعا برداشت. خیلی ساده با خدا صحبت می کرد و می گفت: رب انی اقسمت علیک الا امطرت علینا الساعهخدایا تو را به حق خودت قسم می دهم که همین الآن بر ما باران بباران! هنوز دست هایش پایین نیامده بود که هوا منقلب شد و بعد از چند رعد و برق، باران شروع به باریدن کرد، به طوری که مردم از خرابی خانه هایشان ترسیدند و به پناهگاه ها رفتند! این مرد هم به گوشه ای رفت. دوباره دست به دعا برداشت گفت: اللهم ان کنت تعلم انهم قد اکتفوا فارفع عنهمخدایا! اگر به قدر کافی باران آمده قطع کن. در این هنگام هوا آرام شد و باران ایستاد و آسمان صاف و روشن شد. مردم با شوق و شعف به خانه هایشان رفتند. این مرد هم حرکت کرد، ولی من دنبالش رفتم وخانه اش را شناختم. فردا صبح به سراغش رفتم و در خانه اش را زدم. بیرون آمد. گفتم: من حاجتی دارم. گفت:بگو. گفتم: برای من دعا کن! گفت من چه کاره ام که درباره شما دعا کنم؟ گفتم: من دیروز مراقب حالت بودم. بگو چه کرده ای که به این منزلت رسیده ای؟ سرش را پایین انداخت، تاملی کرد و بعد خیلی ساده و آرام گفت: اطعت الله فی ما امرنی و نهانی، فسالته فاعطانی یک عمر مطیع فرمان خدا بوده و امر و نهیش را اطاعت کرده ام، یک بار هم از او باران خواستم، آیا روا بود که ندهد!




:: موضوعات مرتبط: نیایش ودعا , ,
:: بازدید از این مطلب : 1129
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : موعظه
ت : شنبه 5 مهر 1393
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview');